اخبار قاليشويي اخبار قاليشويي .

اخبار قاليشويي

رونمايي از برنامه جامع 20 ساله كاشان تا پايان بهار 1402

به گزارش پايگاه خبري پيام كاشان حسن بخشنده امنيه افزود: براي اجراي كاملا استاندارد اين پروژه به 300 ميليارد تومان اعتبار نياز است كه شامل آزادسازي و احداث ميدان مي‌شود؛ ولي با ظرفيت موجود، تمهيدات و اقداماتي به منظور ارتقاي ايمني مسير انجام داده‌ايم و نشست‌هايي را با اداره برق استان به منظور حل مشكل روشنايي مسير برگزار كرده‌ايم.

شهردار كاشان، همچنين از رونمايي چشم‌انداز شهر تا پايان سال خبر داد و گفت: به دنبال آن هستيم تا برنامه جامع 20 ساله شهر كاشان را تا پايان بهار سال 1402 رونمايي كنيم.

بخشنده امنيه در ادامه عدم وجود منابع درآمدي پايدار را مشكل اساسي شهرداري دانست و بيان كرد: در اين دوره به دنبال تعريف و اجرايي كردن اين گونه منابع درآمدي هستيم تا نوسانات اقتصادي و عدم تحقق درآمدها، مسير خدمت‌رساني را با چالش مواجه نسازد.

وي، توزيع عادلانه امكانات و خدمات را يكي از رويكردهاي اصلي مديريت شهري در اين دوره ذكر و عنوان كرد: يكي از جلوه‌هاي اين نگرش، اجراي آسفالت در نقاط مختلف شهر به ويژه نواحي پيراموني و حاشيه‌اي است كه به صورت همزمان و با استفاده از تمام ظرفيت‌ها در حال انجام است.

شهردار كاشان، مشكلات حقوقي انباشته شده و مسدودي حساب‌هاي شهرداري ناشي از تعهدات گذشته را يكي ديگر از چالش‌هاي اين دوره مديريت شهري عنوان كرد و گفت: علاوه بر پروژه زيرگذر و محور اميركبير كه شهرداري همچنان با مسائل آن درگير است، مديريت شهري با پرونده‌هاي مختلف حقوقي در اين برهه مواجه بوده است.

بخشنده امنيه، اضافه كرد: كميسيون سازش يكي از ابتكاراتي بود كه در اين دوره توانست گره بسياري از پرونده‌ها را باز كند و ضمن اداي تعهدات پيمانكاران، شهر را از ضررهاي مالي خسارت‌بار بيشتر نجات دهد.

بيشتر بخوانيد : قاليشويي منطقه 13


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۳۰ آذر ۱۴۰۱ساعت: ۰۲:۳۸:۲۱ توسط:ادمين موضوع: نظرات (0)

ركن مهم و اساسي نگه‌داري فرش چيست؟

فرش‌ها انواع مختلفي دارند مانند ابريشمي، زربافت و همينطور فانتزي كه دو نوع اول يعني زربافت و فانتزي به علت الياف به كار برده شده در تار و پودشان، داراي ارزش بيشتر و قيمتي گران‌تر هستند.
اصول كلي نگه‌داري و مراقبت از فرش به صورت كلي براي اينكه بتوانيد از فرش‌هاي خود مراقبت كنيد بايد بدانيد كه يكي از نكات مهم در نگه‌داري خوب فرش، آن است كه تلاش كنيد فاصله زماني براي شستن فرش‌هاي خود تعيين كنيد. زيرا شست و شوي مكرر، يكي از نكات مهم در نگه‌داري فرش است.

درباره اين موضوع بايد بيان كنيم انتخاب يك قاليشويي خوب بي تاثير نخواهد بود، زيرا يك قاليشويي خوب با داشتن كارشناسان مربوطه تلاش مي‌كند، اگر فرش شما نياز به تعميري داشته باشد چه اساسي و چه جزئي آن را برطرف سازد. سپس با تعيين روش شستشوي كه آن هم با توجه به نوع هر فرش صورت مي‌گيرد، در نهايت بهترين كيفيت كاري ممكن را به شما تحويل دهد. به همين سبب ما قاليشويي توحيد را به شما معرفي مي‌كنيم كه خدمات مختلفي مانند موكت‌شويي، فرش شويي و مبل شويي را براي شما انجام مي‌دهند.

همچنين در ارتباط با قيمت قاليشويي مي‌توانيد به سايت آنان مراجعه كرده و از طريق تماس تلفني اطلاعات لازم را درباره قيمت شستشو و يا تعمير فرش‌هاي خود كسب كنيد.

روش نگه‌داري فرش ابريشمي در ميان فرش‌هاي دستباف يكي از گران قيمت‌ترين فرش‌ها، فرش ابريشمي است كه نگه‌داري آن هم نسبت به سايرين حساس‌تر و داراي پيچيدگي بيشتري است. لازم است حتما اطلاعاتي در اين زمينه داشته باشيد تا بتوانيد به خوبي از فرش‌هاي ابريشمي خود مراقبت كنيد.

البته بايد اين را بيان كنيم كه فرش‌هاي ابريشمي اين قابليت را دارند كه قرن‌ها باقي بمانند. به شرط آنكه نكات اصولي در نگه‌داري از آنان رعايت شود. به همين منظور قصد داريم روش‌هاي نگه‌داري و نكاتي كه بايد بدانيد را در ادامه در اختيارتان بگذاريم. اين روش‌ها عبارتند از:

ضد بيد كردن فرش ابريشم يكي از خطرناك‌ترين حشراتي كه ممكن است دامان فرش‌هاي ابريشمي شما را نيز بگيرد، بيدها هستند. براي آنكه بتوانيد سال‌هاي سال از فرش ابريشمي خود در برابر اين موجودات خطرناك محافظت كنيد، بايد نكات زير را دانسته و رعايت كنيد.

فرش نبايد روي سطح گچي يا خاكي يا آهني گذاشته شود.
بهتر است فرش روي لاستيك يا فرش ديگري پهن نشود.
اگر قصد داريد فرش خود را تميز كنيد بهتر است پنجره‌ها را باز كنيد تا گرد و غبار ناشي از تميز كاري شما دوباره روي فرش نشيند.
براي آنكه از بيد خوردگي پشت فرش جلوگيري كنيد، مي‌توانيد از مقداري پودر نفتالين يا نگزالت و يا مواد گياهي مانند تنباكو استفاده كنيد. البته بايد توجه داشته باشيد كه از اين مواد بايد در حد متعارف استفاده كنيد.
حتما به زمان شستشوي فرش خود دقت داشته باشيد از تابش مستقيم نور خورشيد بر روي فرش جلوگيري كنيد.
براي يكنواخت نگه داشتن سطوح فرش بهتر است كه هر چند ماه يك بار مثلا هر شش ماه يك با فرش سر و ته شود.
اگر آبي روي فرش ريخته شود بايد به سرعت از فرش گرفته شود و آن قسمت بايد كاملا خشك شود.
از قرار دادن به شكل مستقيم وسايل نوك تيز مانند پايه صندلي، مبل يا ميز بر روي فرش جدا خودداري كنيد و براي رعايت اين مورد مي‌توانيد از زير پايه‌هاي چوبي يا پلاستيكي استفاده كنيد.
سعي كنيد بهترين شوينده را براي شستن فرش خود انتخاب كنيد. مثلا صابون‌هاي كم اسيد انتخاب مناسبي هستند، چراكه اگر از پاك كننده‌هايي كه داراي خاصيت اسيدي هستند استفاده كنيد مانند كلروهيدروسولفيت‌ها كه باعث مي‌شوند، تارهاي فرش شما از بين رفته و دوام آن‌ها كم بشود.
آويزان كردن فرش ابريشمي

يكي از راه‌هاي نگه‌داري فرش‌هاي ابريشمي آويزان كردن آنان است، اما بايد توجه داشته باشيد براي آويزان كردن اين فرش‌ها آن هم به مدت طولاني، از ميخ يا بسته‌هاي آهني در قسمت بالاي فرش استفاده نكنيد، اما در عوض شما مي‌توانيد از ثابت كننده‌هاي پوستر يا گره‌ها و پشت بندهاي مناسب جهت اين كار استفاده كنيد.

بيشتر بخوانيد : قاليشويي منطقه 4

اين كار باعث مي‌شود كه وزن ابريشم به طور مساوي در طرفين تقسيم شود. يكي از راه‌هاي پيشنهادي خوب اين است كه به پشت فرش يك تكه پارچه محكم بدوزيد و بعد يك ميله فلزي را از پارچه رد كرده و در انتها ميله را به ديوار آويزان كنيد. اين روش باعث مي‌شود كه جلوه‌ي فرش شما بيشتر شده و وزن ابريشم هم به طور مساوي تقسيم شود و همچنين افزايش طول عمر نگه‌داري آن شود.

نگه‌داري فرش ابريشمي در انبار

اگر قصد داريد به مدت طولاني فرش ابريشمي خود را بلا استفاده در انبار بگذاريد، پيشنهاد ما اين است كه از يك تكه پارچه براي بسته بندي فرش استفاده كنيد. هرگز از كيسه‌هاي پلاستيكي كه جريان هوايي از آن‌ها نمي‌گذرد استفاده نكنيد. زيرا فرش‌هاي ابريشمي يا به طور كل فرش‌هاي دستباف احتياج به هواي آزاد دارند.

شما با استفاده از كيسه‌هاي پلاستيكي فقط عمر ماندگاري آن‌ها را كاهش مي‌دهيد. به اين دليل كه كيسه‌هاي پلاستيكي در نهايت باعث پوسيدگي فرش شما مي‌شوند. در اين ميان استفاده از نفتالين و يا تنباكو را هرگز فراموش نكنيد.

كلام آخر

در اين مقاله سعي كرديم شما را با نكاتي در رابطه با نگه‌داري از فرش‌هاي دستباف ابريشمي بيشتر آشنا كنيم، اما بايد توجه داشته باشيد كه اگر فرش ابريشمي شما صدمه ديده باشد بايد هر چه سريع‌تر به يك قاليشويي معتبر مراجعه كنيد. زيرا ممكن است اين آسيب ديدگي به مرور زمان بدتر شود و ديگر نشود براي برطرف كردن آن چاره‌ا‌ي انديشيد

انتخاب قاليشويي خوب در اين زمينه حرف اول را مي‌زند، چراكه شستن فرش‌هاي ابريشمي از حساسيت بالا و دشواري‌هايي برخوردارهستند كه بايد حتما به دست متخصصين اين حوزه بسپاريد.

منبع : اخبار رسمي 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۹ آذر ۱۴۰۱ساعت: ۰۱:۱۰:۱۹ توسط:ادمين موضوع: نظرات (0)

داستان چـهارراه تلفنخانه

كمتر كسي در شرق تهران چهارراه تلفنخانه را نمي‌شناسد، اين چهارراه در ضلع جنوبي ميدان هفت‌حوض (نبوت امروزي) قرار دارد و به لحاظ تقسيم‌بندي بخشي از محله مدائن به حساب مي‌آيد و در واقع، چهارراه تلفنخانه با خيابان شهيد ثاني تداخل دارد.

همشهري آنلاين_سارا جعفرزاده : از گذشته اهالي محله مدائن اين چهارراه را با نام تلفنخانه مي‌شناسند و تاكنون هم اين نام حفظ شده و در ميان اهالي رايج است. درست در ضلع شمال خيابان شهيد ثاني در سمت راست مركز تلفن نبوت قرار داد كه تأسيس آن به سال ۱۳۳۰ شمسي يعني همان زمان كه محله نارمك براي سكونت فرهنگيان آموزش و پرورش ساخته شد برمي‌گردد.

با توجه به اينكه تا قبل از آن اهالي دسترسي به تلفن نداشتند، از ايجاد چنين مكاني خوشحال بودند و در نهايت به دليل وجود اين مخابرات در اين چهارراه، نام آن را چهارراه تلفنخانه گذاشتند. نام اوليه ساختماني كه در اين چهارراه ساخته شد تلفنخانه بود و به مرور زمان به مخابرات و امروزه به مركز تلفن نبوت تغيير نام داده است. به محله مدائن رفتيم تا بيشتر در خصوص تاريخچه اين محله بدانيم.

تا قبل از اينكه مخابرات يا به قول قديمي‌ترها تلفنخانه در محله مدائن ساخته شود، اهالي چهارراه تلفنخانه فعلي را به نام چهارراه پاسگاه مي‌شناختند.

يسشتر بخوانيد : قاليشويي مدائن

«اسماعيل حجت» يكي از ساكنان خيابان مدائن كه حدود ۴۰ سال است در اين محله سكونت دارد، در خصوص نام قبلي چهارراه تلفنخانه مي‌گويد: «از پدر خود شنيده بودم كه چهارراه تلفنخانه از ابتدا به همين نام نبوده و چون پاسگاه نارمك در ميدان هفت‌حوض قرار داشت و نخستين چهارراه بعد از ميدان به سمت جنوب همين چهارراه فعلي(تلفنخانه) بوده ميان اهالي به چهارراه پاسگاه معروف بوده و اگر كسي مهماني از شهرستان يا نقاط مختلف تهران داشت، نشاني چهارراه پاسگاه را به او مي‌داد و در نهايت آن مهمان در چهارراه پاسگاه به انتظار ميزبان مي‌ايستاد تا در نهايت ميزبان او را به خانه مي‌برد. به گفته اهالي قديمي، بعد از اينكه مخابرات در اين چهارراه ساخته شد، نام تلفنخانه بر سر زبان‌ها افتاد.»

او ادامه مي‌دهد: «تا جايي كه خاطرم هست تا همين ۴۰ سال پيش نارمك و خيابان‌هاي اطراف آن خاكي بود و اكثر خانه‌ها يك طبقه يا دو طبقه به‌صورت ويلايي بود اما حالا ديگر خبري از آن خانه‌هاي يك طبقه نيست و جايش را ساختمان‌هاي بلند و مجتمع‌هاي مسكوني گرفته است.»

امكانات شهري در ۵۰ سال گذشته به گونه‌اي نبود كه هر خانه و خانواده‌اي دسترسي به تلفن داشته باشند. در واقع فقط در برخي محله‌هاي كوچك يك يا دو خانواده تلفن داشتند و در محله‌هاي مدائن و نارمك هم شرايط به همين صورت بود. بيشتر خانواده‌ها دسترسي به تلفن نداشتند و براي برقراري ارتباط با اقوام و آشنايان به تلفنخانه مراجعه مي‌كردند.

«پروين صادقي» يكي از ساكنان محله كه حدود ۵۰ سال است در محله مدائن سكونت دارد، معتقد است تلفنخانه روزگاري پاتوق پدر و مادرهاي نگران بود. او در توضيح اين گفته خود مي‌افزايد: «آن قديم‌ها طوري نبود كه همه در خانه خودشان تلفن داشته باشند. خاطرم هست يكي از همسايه‌هاي ما فرزندش را براي ادامه تحصيل به خارج فرستاده بود و در طول هفته از من درخواست مي‌كرد با او به تلفنخانه بروم. به تلفنخانه كه مي‌رفتيم بايد مدتي منتظر مي‌مانديم تا اپراتور خط را بگيرد و بعد وارد كابيني براي مكالمه با تلفن مي‌شديم. تمام اين مواردي كه تعريف مي‌كنم انگار يك فيلم سينمايي است كه ديگر هيچ‌وقت برايمان تكرار نشد. چه پدر و مادرهايي كه براي خبر گرفتن از حال فرزندشان هر روز به اين تلفنخانه مي‌آمدند. برخي از آنها ديگر در قيد حيات نيستند. ساختمان تلفنخانه نماي سيماني داشت و بعدها تغييراتي در شكل ظاهري آن به وجود آمد.»

چـهارراه تلفنخانه را كه حدود ۵۰۰ قدم به سمت خيابان مدائن برويم، به ميوه‌فروشي قديمي محله مي‌رسيم كه جزو نخستين مغازه‌هاي اين محله است و قدمت آن به ۵۰ سال قبل مي‌رسد.

«سعيد جان پرازي» صاحب اين ميوه‌فروشي است كه مي‌گويد اين مغازه را از پدرش به يادگار دارد. او درخصوص تغييرات چهارراه تلفنخانه مي‌گويد: «از كودكي در اين محله بزرگ شده‌ام و اكنون كه ۴۰ سال دارم سخت است تصور كنم محله ديگري را براي زندگي انتخاب كنم. اين مغازه را از پدرم به يادگار دارم و پدرم در خاطراتش اشاره مي‌كرد كه روزگاري خيابان ۴۶ متري ثاني كه تلفنخانه در ضلع شمال آن قرار دارد، سراسر خاكي بوده و اهالي هميشه از قنات آب شرب خود را تأمين مي‌كردند و در واقع كودكي پدرم هم در اين خيابان‌هاي خاكي سپري شده بود. چهارراه تلفنخانه از زمان كودكي من تا به امروز تغييرات كوچكي كرده است.

نماي ساختمان تلفنخانه تغيير كرده و نوسازي شده و به مرور زمان نام آن از تلفنخانه به مخابرات و بعدها مركز تلفن تغيير كرده اما نكته جالب اينكه اهالي همچنان اين چهارراه را تلفنخانه مي‌نامند و مي‌شناسند و در واقع اصالت آن را حفظ كرده‌اند. تصور مي‌كنم حتي اگر نام اين چهارراه تغيير كند، باز هم اهالي آن را به همين نام مي‌شناسند.»

در سال‌هاي نه چندان دور منطقه ۸ يا بهتر است بگوييم نارمك به دليل وجود مسيل باختر و قنات‌ها و آب‌انبارهاي بسيار، به‌عنوان محله‌اي‌آباد و پربركت در ميان اهالي پايتخت معروف بوده است. در بيشتر محله‌هاي قديمي نارمك از جمله لشكر، مدائن و نظام‌آباد تعدادي قنات وجود داشت. يكي از كوچه‌هايي كه از آن به‌عنوان كوچه قنات ياد مي‌شود، در چند قدمي چهارراه تلفنخانه قرار دارد.

«عادل خداپناه» كاسب قديمي محله كه مغازه كيف‌فروشي در چند قدمي چهارراه تلفنخانه دارد، اطلاعات زيادي از گذشته محله دارد. درست در همسايگي مغازه او كوچه‌اي قرار دارد كه حدود ۵۰ سال پيش در انتهاي آن آب‌انبار و قناتي وجود داشته كه اهالي آب مصرفي خود را از آنجا تأمين مي‌كردند. او مي‌گويد: «همين كوچه‌اي كه در همسايگي مغازه‌ام قرار دارد از قديمي‌ترين كوچه‌هاي محله مدائن است.

روزگاري همه اهالي آب شرب خود را از قناتي كه در انتهاي اين كوچه قرار داشت تأمين مي‌كردند. به همين دليل، به آن كوچه قنات مي‌گفتند اما بعدها جاي آن قنات، ساخت‌وساز صورت گرفت. اهالي قديمي همچنان اين كوچه را با عنوان قنات مي‌شناسند.»

يكي از بناهاي مهم چهارراه تلفنخانه، مسجد بقيه‌الله ‌نارمك است كه توسط چند متولي ايجاد شده است. اين مسجد در قلب محله مدائن واقع شده و حال و هواي معنوي خاصي دارد؛ با گلدسته‌هاي سر به فلك كشيده كه همچون نگيني در قلب محله مدائن مي‌درخشد. اهالي ارادت خاصي به اين مسجد دارند و چراغ آن را همچنان روشن نگه داشته‌اند.

«محمدباقر عبدالرحيمي» يكي از اهالي محله مدائن در خصوص ايجاد مسجد بقيه‌الله ‌مي‌گويد: «مسجد بقيه‌الله ‌حدود سال ۱۳۵۰ توسط دو متولي ساخته شد. نام آن دو متولي «سروش» و”‌قاسمي» بود. در واقع زمين اين مسجد توسط آقاي قاسمي وقف شد و توسط سروش ساخته شد. در همسايگي مسجد هم ملكي وجود داشت كه توسط اين دو متولي خريداري و به مسجد اضافه شد. اين مسجد، بعد از مساجد جامع سمنگان و مسجد النبي(ص) از مساجد شناخته شده منطقه ۸ است و مراسم مختلف مذهبي و اعياد در اين مسجد تا پيش از همه‌گيري كرونا برگزار مي‌شد.»

منبع : همشهري


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۷ آذر ۱۴۰۱ساعت: ۰۸:۰۹:۳۳ توسط:ادمين موضوع: نظرات (0)

قالي ايراني قصه رنگ‌هاست

ايسنا/اصفهان يكي‌يكي قالي‌هاي ارزشمندش را باز مي‌كند و بيش از همه شكوه درخشان رنگ‌هاست كه جلوه‌نمايي مي‌كند. رنگ‌ها و تركيبشان، استادانه و هنرمندانه، انتخاب و ساخته و پرداخته‌شده‌اند و اين هنرِ دستان هنرمند پيشكسوت نقاشي قالي ايراني است.

درباره هر يك از قالي‌ها شرح مختصري مي‌گويد و اگر طرحي از يك قالي از آنِ او نيست با افتخار از استادان بزرگي نام مي‌بَرد كه نام و يادشان جاودان است... و چه عظمتي است نام مرحوم استاد احمد ارچنگ، مرحوم استاد سيد جعفر رشتيان، مرحوم استاد اكبر شادمان، مرحوم استاد عيسي بهادري و مرحوم استاد جواد رستم شيرازي در قالي ايراني. استاد مهدي‌ئي تأكيد مي‌كند كه قصه قالي با فرش متفاوت است و هنر با صنعت نيز هم. و اگرچه مي‌گويد كه قالي ايراني يكي از بهترين راه‌هاي فرهنگ‌سازي است، اما متأسف و متأثر است از اينكه قالي در كشور ما به‌اندازه يك زمين فوتبال ارزش ندارد، درحالي‌كه مي‌تواند آبرو و حيثيت ما و مُعرف هنر و شخصيت ما باشد.

او مي‌گويد: براي احياي قالي ايراني به ايجاد رشته بازرگاني قالي ايراني، احياي هنرستان‌ها، نظام‌مهندسي توليد قالي دستباف، بانك اطلاعات نقشه‌هاي قالي‌هاي دستباف، تبادل هنري و علمي با مجامع ساير كشورها و اشتراك مجله‌هاي فرهيخته آن‌ها، اصلاح سرفصل‌هاي دانشگاه‌ها در رشته‌هاي هنري با اولويت آموزش، حضور مديران كارآمد و دلسوز بر مسندهاي اداره امور مرتبط با قالي ايراني، ارزش قائل‌شدن براي انجمن‌هاي هنري، تشويق دانشجويان، رنگرزها، بافنده‌ها و صادركننده‌ها و همچنين برگزاري تورهاي علمي نياز داريم.

استاد تأكيد مي‌كند: «بايد به ريشه‌ها پرداخت.»

آنچه مي‌خوانيد گفت‌وگوي اختصاصي خبرگزاري ايسنا با استاد اكبر مهدي‌ئي، هنرمند پيشكسوت نقاشي قالي است.

استاد، متولد چه تاريخي و كدام محله هستيد؟

اول مهرماه ۱۳۳۳ در ناحيه ۳ اصفهان يعني خيابان هاتف متولد شدم.

چه زماني به هنر قالي وارد شديد؟

مرحوم پدرم دستي به هنر زري‌بافي داشت و مدتي نزد استاد «مهدي پورنقشبند» بود كه در نقش‌بندي زري‌بافي نظير نداشت، ولي به بازار آمد و شغل ديگري پيدا كرد. مغازه پسر استاد «اكبر مينائيان» كه به او استاد اكبر نقاش هم مي‌گفتند و يكي از رجل هنري زمان خودش بود در همسايگي مغازه پدرم قرار داشت. چون پدرم ذهنيت هنري داشت وقتي ۸ سال داشتم من را نزد آقاي مينائيان گذاشت و من تا سن ۱۱ سالگي زماني كه تعطيلات مدرسه شروع مي‌شد در خدمت استاد مينائيان بودم؛ اين آغاز فعاليت من بود.

 

از حضور چه اساتيد ديگري بهره‌مند شديد؟

من دوره ابتدايي را در دبستان كازروني در خيابان سپه و كوچه تلفنخانه درس خواندم و سه سال اول متوسطه يعني سال‌هاي ۱۳۴۷ و ۴۸ و ۴۹ هنرجوي هنرستان هنرهاي زيباي اصفهان بودم كه آنجا در رشته مينياتور شاگرد مرحوم استاد جواد رستم شيرازي بودم و بعدازاينكه هنرستان را ترك كردم مدت ۳۰ سال با استاد رستم شيرازي ارتباط داشتم و حتي در روزهاي آخر عمرشان ‌هم در خدمتشان بودم. استاد هوشنگ جزي زاده هم يكي از استادان من در هنرستان بودند كه در درس رسم فني بي‌نظير هستند و خدا به ايشان سلامتي دهد. در سال ۱۳۴۷ به نزد مرحوم استاد «رحمت‌الله شادمان» رفتم كه استاد اصلي من بود و تا سال ۱۳۵۲ افتخار شاگردي ايشان را داشتم. بعد از هنرستان به تشويق مرحوم استاد شادمان تحصيلات متوسطه را در دبيرستان شبانه هراتي ادامه دادم و در سال ۱۳۵۴ ديپلم ادبي را دريافت كردم. البته من عمرم را روي طرح‌هاي استاد ارچنگ گذراندم و در رنگ‌آميزي طرح‌هاي ايشان تجربه‌اندوزي شايسته‌اي به دست آوردم و شادمانه توانستم در طرح‌هاي مكتب اصفهان تأثيرگذار باشم.

فارغ‌التحصيل هنرستان هنرهاي زيبا هستيد؟

خير فقط سه سال اول متوسطه را در هنرستان هنرهاي زيبا در رشته مينياتور درس خواندم، ولي من در خانواده‌اي متوسط متولدشده بودم و چون مي‌خواستم به بازار بيايم و كار كنم آن را رها كردم، يعني سال ۱۳۴۹ سيكل خود را از هنرستان گرفتم و بعدازآن شاگرد شادروان استاد رحمت‌الله شادمان شدم و از افتخاراتم است كه در خدمت اين استاد بودم.

 

آيا تحصيل در رشته ادبيات روي هنر شما يعني نقاشي قالي نيز تأثيرگذار بود؟

آن سه سال كه رشته ادبي خواندم و ديپلم ادبي گرفتم باعث شد كه به قالي نگاه ادبي داشته باشم، يعني توانستم در كار نقش قالي نگاه فرهنگي داشته باشم و در آن به جنبه‌هاي شعر و ادبيات بپردازم و اين موضوع به دليل تأثير ديپلم ادبي است. يادم است كه رزومه كامل ۱۵۰ شاعر از قبل از رودكي تا احمد شاملو را براي به دست آوردن ۷ نمره حفظ كردم و همين مسئله در آثارم اثر بسياري داشت. ازجمله قالي‌هايي كه متأثر از اين ارتباط كار كردم قالي رستم و سهراب است كه چهار سال به دنبال يك بيت بودم كه به مفهوم نقش قالي اضافه كنم تا اين قالي تاريخي هميشه حرفي براي گفتن داشته باشد.

كدام بيت را در اين قالي كار كرديد؟

تك‌بيتي از غزل مرحوم هوشنگ ابتهاج (سايه) «زمانه كيفر بيداد سخت خواهد داد، سزاي رستم بدروز مرگ سهراب است.» يكي ديگر از قالي‌هايي كه با تأثير از ادبيات كار كردم قالي تخت جمشيد در آتش است كه شعر آن از دوست عزيزم مرحوم محمدعلي دادور (فرهاد) است و درمجموع، كمتر قالي بوده كه كار كنم و شعر نداشته باشد و اين به دليل تأثير سه سال هنرجويي هنرستان و تحصيلم در رشته ادبيات است.

 

اينكه مي‌گوييد عمرتان را روي طرح‌هاي استاد ارچنگ گذرانديد، منظورتان چيست؟

من به‌طور مستقيم شاگرد استاد ارچنگ نبودم ولي افتخار مي‌كنم كه در زمان حيات آن بزرگوار زندگي كردم. اينكه كسي بتواند در اين حد در هنرِ نقاشي فرش كار كند و چنين قدرت هنري از خودشان باقي بگذارند اهميت بسياري دارد.

از چه اساتيد ديگري در كارتان تأثير گرفتيد؟

ما در اصفهان سبك‌هاي مختلفي كار مي‌كنيم؛ سبك شاه‌عباسي، سبك زنديه، سبك قاجار و حتي پهلوي كه آن‌هم براي خودش سبك دارد، يعني همان سبكي ‌كه از مرحوم استاد عيسي بهادري شروع شد ولي دنبال نشد سبك پهلوي نام دارد كه فرهيخته است، ولي طرح آقاي ارچنگ كلاسيك است يعني طرحي است كه ما آن را به‌عنوان مكتب اصفهان مي‌شناسيم. اما علاوه بر استاد ارچنگ، من از استاد «سيد جعفر رشتيان» خيلي تأثير گرفتم، به عقيده من آقاي رشتيان در سبك قاجار، هنري را در زمان حيات خود ارائه كرد كه هنرمندان زمان قاجار هم به اين قدرت نبودند. آقاي رشتيان در نقش قالي «هفت شهر عشق» هم خيلي زحمت كشيد يعني طرح‌ها و رنگ‌آميزي هفت مكان مقدس در اين قالي متعلق به مرحوم آقا سيد جعفر رشتيان است و افتخار مي‌كنم كه شاگرد ايشان هم بودم. درواقع استادي نبوده كه من بدانم مي‌توانم از او يك كلمه ياد بگيرم و آنجا كُنده نزده باشم، هميشه سعي كردم شاگرد خوبي باشم چون اعتقاد دارم در هر رشته‌اي شاگرد خوب بودن، يك مرحله و استاد خوب بودن هم يك مرحله است و من هميشه اين حرف را زدم كه ما بايد شاگردان خوبي باشيم. استاد خيلي مهم است ولي عشق‌ورزي شاگرد نسبت به استاد باعث مي‌شود كه استاد هم بيشتر توجه كند.

 

از طرح اساتيدي كه نام برديد در آثار خود استفاده مي‌كنيد؟

بله از طرح‌هاي مرحوم استاد احمد ارچنگ، مرحوم استاد سيد جعفر رشتيان، مرحوم استاد جواد رستم شيرازي، مرحوم استاد رحمت‌الله شادمان و همين‌طور از طرح‌هاي استاد مهدي علمداري كه خدا حفظشان كند. البته در همه اين طرح‌ها، روي رنگ‌آميزي آن‌ها زياد كار مي‌كنم و آن‌ها را تغيير مي‌دهم.

از ويژگي‌هاي استاد شادمان بگوييد؟

بزرگيِ آقاي شادمان اين بود كه براي استادان كار مي‌كردند، يعني آن زمان آدم‌هاي بسيار مهم و باشخصيتي در بازار كار قاليبافي بودند مانند مرحوم استاد يدالله خان حقيقي، مرحوم استاد بهرام انتشاري و مرحوم غفاريان، امروز يك نفر با آن استعداد و با آن عشق كه اين افراد داشتند در كار قالي پيدا نمي‌شود. ذهن آن‌ها وقاد بود يعني هنر شايسته را جستجو مي‌كردند و به همين دليل هم فعاليت‌هايي كه آن زمان در زمينه نقشه‌هاي فرش اتفاق افتاد كارهاي شايسته‌اي بود، يعني در زمان مرحوم استاد شادمان بود كه قالي هفت شهر عشق بافته شد، درحالي‌كه بعدازآن به‌خصوص بعد از انقلاب چنين اتفاق‌هايي نيفتاد و بي‌توجهي‌ها به قالي بسيار زياد شد. استاد شادمان خيلي به كار خودشان علاقه‌مند بودند و از زير صفر شروع كرده و شاگرد استاد مرحوم صانعي بزرگ بودند كه هردو اهل كاشان بودند. حتي به مادر آقاي شادمان هم «اوستا كاشي» مي‌گفتند كه قالي‌هاي برجسته‌ هنري مي‌بافت. آقاي شادمان ازنظر خصلت‌هاي انساني مرد بزرگي بود يعني هركس حتي يك‌بار با ايشان هم برخورد داشت انسانيت و اخلاق هنري را در او مي‌ديد. كمتر كسي بود كه ذهنيتي مانند او داشته باشد. بزرگ‌ترين استادي بود كه حدود ۳۰ و اندي شاگرد شاخص و مبرز تربيت كرد.

 

اسامي شاگردانشان را در خاطر داريد؟

برادر خودشان به نام مرحوم استاد عباس الوندي، آقاي رضا بلونژاد، استاد مؤيدي، آقاي بكتاشيان، آقاي رومينا، برادران مهرساب و من هم جزو آخرين شاگردان او بودم و ۹ سال خدمتشان بودم، ولي تا آخر عمرشان با ايشان رابطه داشتم و سعي مي‌كردم از عشق و مهرباني‌هاي او كمال استفاده را ببرم و خوشبختانه اين موضوع در كارهايم اتفاق افتاد.

قالي هفت شهر عشق چه مضموني داشت و چه كساني در طراحي و نقاشي آن نقش داشتند؟

در اين قالي كه به آستان قدس رضوي اهداشده است هفت شهر مقدس كربلا، نجف، كاظمين و ... بافته‌شده است كه موضوع و سوژه اصلي آن‌هم واقعه عصر عاشورا است كه بعدها آقاي فرشچيان از آن تابلوي مينياتور را ساختند. اين قالي در كارگاه مرحوم «حاج يدالله خان حقيقي» بافته شد. طرح اوليه آن متعلق به استاد «محمود فرشچيان» است و اجراي نقاشي و رنگ‌آميزي آن را شاگردان استاد «رحمت‌الله شادمان» و استاد «سيد جعفر رشتيان» انجام دادند.

 بيشتر بخوانيد : قاليشويي مجيديه

ويژگي سبك شما چيست؟

اگر ازنظر علمي عرض كنم اين است كه نگاه من به طبيعت نزديك‌تر از ديگران است، يعني همان سبك كلاسيك ايراني را كار مي‌كنم و يك مقدار از رنگ‌هاي سنتي فاصله گرفتم و در مورد رنگ‌هايي كه به‌خصوص در مكتب اصفهان مرسوم بوده يك مقدار زلال‌تر كار كردم مثلاً اگر جايي رنگ آبي بوده من آن را پررنگ‌تر كردم. من هيچ‌وقت به رنگ سال معتقد نبودم اما سعي كردم رنگ‌هايي كه كار مي‌كنم به‌روز باشد و حتي اسمش را اختراع رنگ مي‌گذارم، يعني چيزهايي كه براي سليقه مصرف‌كننده‌ي امروزي قابل‌ پسند فروش و استقبال باشد. اين‌طور نبوده كه بگويم هرچه در گذاشته بوده الآن هم همان باشد،بلكه سعي كردم ‌چيزي به آن گذشته‌ها اضافه شود.

بهتر است واژه فرش را براي هنرِ شما به كار ببريم يا قالي را؟

من اعتقاد دارم فرش با قالي فرق مي‌كند؛ به موكت و به سنگ هم سنگفرش مي‌گويند ولي قالي مشخصات خودش را دارد و قصه‌اش فرق دارد.

 

قالي چه قصه‌اي دارد؟

قصه‌اش اين است كه قاليبافي هنر است ولي فرش‌بافي صنعت است. امروز دستگاه‌هايي ساخته‌اند كه درست مانند بافنده مي‌تواند فرش ببافد كه متأسفانه به نام فرش دستباف هم مي‌فروشند، ولي آنچه در دنيا و در موزه‌ها از قاليِ ما مي‌شناسند قالي ايراني است و آنچه در هنر قالي اتفاق مي‌افتد يعني هريك گل، هريك برگ، هر نقش و هر رنگ آن معني دارد، مانند شعر ايراني، مانند سينماي ايراني. فرهنگ ايراني در قالي مطرح است. درحالي‌كه كسي كه فرش را مي‌خرد اول‌ازهمه به كاربرد آن اهميت مي‌دهد ولي بعضي‌ها براي قالي اصطلاح «داشتي» را به كار مي‌برند چراكه يك قاليچه‌ي هنري حرف براي گفتن دارد و آن را به‌عنوان يك سرمايه مي‌خرند كه داشته باشند، ولي در مورد فرش هيچ‌وقت اين اتفاق نمي‌افتد. البته در دنيا، هم به فرش و هم به قالي carpet مي‌گويند ولي به عقيده من يكي از مشخصات قالي اين است كه يونيك و شناسنامه‌دار است، معلوم است كه از اين نقشه چند تا بافته‌شده است، آن را به چه نقاطي برده‌اند و حتي چه استقبال‌هايي از آن شده است. دو ماه پيش يك قالي به سازمان ملل هديه داديم كه هميشه روي ديوار آن سازمان باقي خواهد ماند ولي فرش را روي زمين پهن مي‌كنند. البته قالي خيلي معاني ديگري دارد كه براي فرش نمي‌توان استفاده كرد. من با اينكه مي‌گويند قالي، هنر صنعت است مخالفم چون يا بايد بگوييم هنر و يا صنعت و اگر هنر باشد قالي است و اگر صنعت باشد به آن فرش گفته مي‌شود و البته معتقدم كه قالي‌هاي تجاريِ ما هم بايد بوي هنر بدهد.

 

اين قالي كه اشاره كرديد، به كدام بخش سازمان ملل اهدا شد؟

سازمان جهاني مالكيت معنوي كه نام اختصاري «WIPO» آن است و زيرمجموعه سازمان ملل در ژنو سوئيس است. اين سازمان از ما درخواست كرد كه يك قالي با لوگوي آن ببافيم كه كل اين مجموعه را معنا دهد، يعني وقتي آن را به ديوار مي‌زنند در اين معني بگنجد. ما اين قالي را كار كرديم و روي ديوار اين سازمان نصب شد و براي اولين بار بعد از ۶۴ سال در آنجا سرود ملي ايران را نواختند، اما در ايران به‌جز دوستانم حتي يك نفر از مسئولان شهري و استاني روي شانه‌ام نزد كه بگويد آفرين! درصورتي‌كه براي اين كار پولي از كسي نگرفتم و چهار سال هم براي طراحي و بافت آن ‌وقت گذاشتم. متأسفانه ما مرده‌پرست هستيم يعني وقتي يك هنرمند مي‌ميرد بعد از مرگش معرفي مي‌شود و تازه مي‌گوييم او كه بود و چه كرد و چه انديشه‌هايي داشت و چه رسالت هنري از خود به يادگار گذاشت. اين بديِ ما است البته قبلاً اين‌طور نبود. متأسفانه امروز حتي يك شخصيت شايسته‌ و دلسوز نداريم كه در رأس قالي ايران قرارگرفته باشد و بتواند امور آن را مديريت كند.

 

اين قالي چه رنگ و مفهوم و رنگ‌هايي داشت؟

اين قالي به‌صورت تابلويي در اندازه يك در يك ونيم متر و دستباف اجراشده است. از قاب حاشيه‌اي در سبك مكتب اصفهان طراحي و رنگ‌آميزي شده و در مدال و ترنج دايره‌وارِ آن آرم و لوگوي سازمان وايپو گنجانيده شده است. اطراف آن را خطوط پنج‌گانه‌اي به‌صورت دايره‌هاي درهم احاطه كرده كه به مفهوم پنج قاره جهان تعبير شده و هركدام مي‌تواند با مركز قالي كه همانا سازمان وايپو است ارتباط مالكيت معنوي و اسنادي داشته باشد. گفتني است كه در اطراف ترنجِ آن از طرح خورشيد گونه‌اي است كه به آگاهي بخشي جهاني تعبير شده است و نيمكره پايينيِ تابلو از سوژه‌هايي از قبيل گل و پرندگاني بهره برده شده است كه مي‌تواند در مفاهيم ادبي و هنري جهان اشتراكاتي داشته باشند.

از استاد رستم شيرازي بگوييد.

او يكي از شاگردان بزرگ مرحوم استاد عيسي بهادري بودند. ابتكاراتي كه مرحوم استاد رستم شيرازي در هنر مينياتور ايراني به‌خصوص در قلم‌گيري مينياتور به كار بردند در صدسال گذشته در ايران وجود نداشت. هنري كه ايشان روي تابلوها انجام دادند به تأييد بسياري از هيئت‌هاي داوران تا زمان صفويه ازنظر قدرت طراحي و قلم‌گيري بي‌سابقه و بي‌نظير بود. اخلاق انساني استاد رستم شيرازي نيز قابل وصف نيست. او هنرمندي سختگير و جدي بود و هيچ‌وقت بُخل و تنگ‌نظري در آموزش نداشت.

 

براي احياي قالي ايراني به فردي مانند مرحوم استاد بهادري احتياج داريم يا قضيه زيربنايي‌تر است؟

البته كه زيربنايي‌تر است؛ ما امروز كسي مانند مرحوم استاد عيسي بهادري نداريم. او آن‌قدر شايستگي داشت كه در دارالفنون بزرگ شد و شاگرد مرحوم كمال‌الملك بود و سپس عهده‌دار رياست هنرستان هنرهاي زيباي اصفهان شد كه بعد هم از آموزش‌ها و روش تدريس استاد بهادري اساتيد بزرگي مانند آقايان مرحوم استاد رستم شيرازي، استاد محمود فرشچيان، مرحوم استاد عباسعلي پورصفا، استاد هوشنگ جزي زاده، مرحوم استاد معصوم زاده، استاد مهذب، استاد زرقومي‌ها و بسياري اساتيد ديگر بيرون مي‌آيد؛ درواقع منظور من اين است كه بايد به ريشه‌ها پرداخت.

چه نيازهايي را لازمه‌ي امروز قالي ايران مي‌دانيد؟

به اين پرسش در چند نكته پاسخ مي‌دهم:

اول. امروز در هيچ‌كدام از دانشگاه‌هاي ما يك رشته تحصيلي به‌عنوان «بازرگاني قالي ايران» وجود ندارد درحالي‌كه ضروري است، چراكه وقتي قالي تمام مي‌شود علاوه بر پژوهش‌ها و سليقه‌يابي‌ها و بازاريابي‌ و بازار سازي‌هايي كه در دنيا انجام مي‌شود بايد آدم‌هاي بااستعدادي باشند كه درس آن رشته را خوانده باشند يعني رشته تحصيلي آن‌ها بازرگاني قالي ايران باشد. سال‌هاست كه من اين حرف را مي‌زنم ولي كسي توجهي نكرده است و متأسفانه گوش شنوايي نداشته و هنوز هم ندارد و به همين دليل است كه مثلاً نمايشگاه برگزار مي‌كنند ولي هيچ نتيجه‌اي ندارد و نمي‌تواند كارساز و كارآمد باشد و آينده قالي را حمايت كند.

دوم. تعطيلي هنرستان‌ها از علت‌هاي مهم رشد نكردن هنر در ايران به‌خصوص در اصفهان بوده است. تا زماني كه هنرستان هنرهاي زيبا در اين مملكت احيا نشود هنرهاي مختلف منسوخ‌شده و به كارهاي حاشيه‌اي تبديل مي‌شود و توليد آثار فرهيخته را نمي‌بينيم كه در آينده از موزه‌هاي دنيا سر دربياورند.

 

سوم. ما به‌ «نظام‌مهندسي توليد قالي دستباف» نياز داريم و اين موضوع بايد پيش‌بيني شود، پروپوزال داشته باشد و روي آن گفتگو صورت بگيرد و از خبرگان و كارشناسان و هنرمندان درباره اينكه چه بايد كرد تا قالي ايراني حداقل به‌جاي اول خود بازگردد نظرخواهي كنند. مگر اين‌طور نيست كه وقتي شما مي‌خواهيد يك پاساژ يا يك مجموعه و يا يك ساختمان بسازيد آن طرح را به شهرداري مي‌بريد تا مهندسان تأييد كنند؟ قالي هم بايد چنين باشد يعني امروز وقتي ما مي‌خواهيم يك نقشه از يك طرح قالي را ببافيم بايد كارشناسي شود كه اگر اين طرح يا نقش بافته شود موفق خواهد بود يا خير. نام اين فعاليت بايد نظام‌مهندسي توليد قال دستباف باشد، اما متأسفانه كساني در جايگاه مسئوليت‌هاي مرتبط با قالي قرارگرفته‌اند كه دركي از قالي ندارند و درواقع آدم‌ها سر جاي خودشان نيستند.

چهارم. هيچ‌كدام از سرفصل‌هاي دانشگاه‌هاي ما در رشته‌هاي هنري اولويت آموزشي ندارند؛ ضمن اينكه ما براي هيچ‌كدام از انجمن‌هاي هنريِ خود از ادبيات تا رشته‌هاي هنرهاي سنتي و صنايع‌دستي ارزشي قائل نيستيم و به مسائل پيش‌پاافتاده پرداخته‌شده و متأسفانه همه‌چيز به رابطه تبديل‌شده است، درحالي‌كه بايد شايستگي‌ها را در نظر گرفت. قرار نيست كه من چون در هنر نقاشي قالي كار مي‌كنم رئيس انجمن باشم! يادم است براي اين مسئوليت انتخاب شدم اما استعفا دادم چون كار من نيست! من حاضر نيستم قلم خود را بگذارم و بروم، اما حاضرم ذهنيت و انديشه‌هاي خودم را مطرح كنم و بدانم كه اجرايي مي‌شود.


پنجم. سيستم قالي ايراني از پايين به بالا است يعني از بافنده شروع مي‌شود و تا رنگرز، طراح و نقاش بالا مي‌آيد. امروز شما كدام مجمع را سراغ داريد كه دستِ يك بافنده مرد يا زن را بلند كرده و بگويد اين شخصِ بافنده، قالي را بافته است و او را تشويق كنند و هديه‌اي به او بدهند تا خواهر و برادر او هم به اين هنر وارد شود؟! درحالي‌كه اگر شما تمام انبارهاي كرك و ابريشم را داشته باشيد ولي يك بافنده هنرمند و شايسته نداشته باشيد تا قالي را ببافد به چه درد مي‌خورد؟!

ششم. چند بار دانشجويان را به گردش علمي بردند؟ من اكثر وقت‌ها كه مي‌خواهم كسي را راهنمايي كنم به آن‌ها مي‌گويم كه به عالي‌قاپو و چهل‌ستون بروند؛ عالي‌قاپو و رنگ‌آميزي‌هاي موجود در آن يك مكتب و سبك است. يا چند بار دانشجويان و هنرجويان را به كاخ گلستان برده‌اند؟ اين مسئله به برگزاري گردش علمي از سوي دانشگاه‌ها و با حضور هنرمندان بااستعداد و آگاه نياز دارد تا نتيجه مطلوب داشته باشد.


هفتم. بايد كتاب‌ها و مجله‌هاي هنري مختلف جهان در اختيار هنرجويان قرار بگيرد و كتاب‌هاي ما نيز در دنيا ديده شود اما نه كتابي وارد مي‌شود و نه كتاب‌هاي ما در مجامع ديگر ارائه مي‌شود، درحالي‌كه در دنيا رسم است كه هر كتاب هنري كه در هر مجمع علمي چاپ مي‌شود آن مجمع يك جلد كتاب را به مجامع هنري كشورهاي ديگري مي‌فرستند كه باهم تبادل هنري يا علمي دارند. اما ما چقدر اين تبادل را داريم؟! حتي كتاب كه اينجا چاپ مي‌كنيم اگر شخص مؤلف به كشور ديگري بفرستد آنجا مي‌ماند اما اگر نفرستد خير. متأسفانه بسياري از دانشگاه‌هاي ما حتي اشتراك مجله‌هاي فرهيخته مثل قالي در انگليس و گِره در ايتاليا را هم ندارند تا هنرجو مطالعه كند.

هشتم. ما بايد «بانك اطلاعات نقشه‌هاي قالي دستباف» داشته باشيم، اما چون اين بانك را نداريم امروز كشورهايي مانند هند و نپال و افغانستان و پاكستان و تركيه از نقشه‌هاي ما استفاده مي‌كنند و از ايران اسم هم نمي‌آورند درحالي‌كه مثلاً نقشه اصفهان ولي بافت چين است.

نهم. از ديگر مشكلات امروز قالي اين است كه قالي را به‌صورت تُن آمار مي‌دهند و مي‌گويند اين‌قدر تن! حتي نمي‌گويند متر! درحالي‌كه امروز قالي بافته مي‌شود كه يك متر از آن ۲۰۰ ميليون تومان است و يا يك قالي بافته مي‌شود كه هر متر آن ۳ ميليون تومان است، اما اين دو را روي‌هم جمع مي‌كنند و به‌صورت كيلويي و تُني آمار ارائه كرده و مي‌گويند امسال اين‌قدر كيلو قالي صادر كرديم! براي همين است كه ما قبلاً ساليانه ۴۵۰ ميليون دلار فرش صادر مي‌كرديم ولي حالا به زير ۴۰ ميليون دلار رسيده است!

 

دهم. بايد آدم‌هاي شايسته‌اي بر مسند اداره امور مرتبط با قالي ايراني قرار بگيرند كه كارآمد بوده و دانش كار را داشته باشند يا لااقل مديريت كار را بدانند و بدانند چه‌كاري را بكنند و چه‌كاري را انجام ندهند. جالب اين است كه اگر هنرمندان را به حال خود بگذارند كارشان را مي‌كنند ولي وقتي آن‌ها دخالت مي‌كنند كار از اساس تغيير مي‌كند و ‌اشتباه انجام مي‌شود، مثل اين است كه شما به يك كودك معني لغتي را اشتباه ياد بدهي و معنيِ اشتباه در ذهن او مي‌ماند ولي اگر چيزي به او نگوييد خودش معني لغت را جستجو كرده و پيدا مي‌كند. امروز در دنيا يك رنگ آبي كمرنگ و آبي پررنگ براي مصرف‌كننده مهم است، ولي متأسفانه آن‌طور كه بايدوشايد كاري نشده كه ما بتوانيم قالي‌هاي موزه‌اي خود را در دنيا به نمايش بگذاريم و با موزه‌هاي دنيا تبادل‌نظر داشته باشيم. انگليسي‌ها مي‌گويند مردم ايران كساني هستند كه روي قالي راه مي‌روند و شعر مي‌گويند اما آيا الآن اين اتفاق افتاده يا مي‌افتد؟ خير باعث تأسف است و من هرچه بگويم حرف‌هاي نا شده‌اي است كه به آن‌ها نياز داريم.

يازدهم. ما دانشجويانمان، رنگرزهايمان، بافنده‌ها و صادركننده‌هايمان را تشويق نكرديم، اما كشورهايي مثل تركيه قبل از اينكه صادركننده‌اي قالي خود را صادر كند امتياز تشويقي به او مي‌دهند و سپس قالي را صادر مي‌كنند. قالي در كشور ما به‌اندازه يك زمين فوتبال ارزش ندارد درحالي‌كه مي‌تواند آبرو و حيثيت ما، معرف هنر و شخصيت ما باشد. ما امروز مي‌توانيم با هنرمان در دنيا فرهنگ‌سازي كنيم و يكي از بهترين راه‌هاي فرهنگ‌سازي، قالي ايراني است. من امروز باافتخار مي‌گويم يك قالي من در ژنو روي ديوار سازمان ملل است اما چنين مواردي بايد ده‌ها و صدها بار اتفاق بيفتد؛ بنابراين تشويق بسيار مهم است همان‌طور كه اگر به‌موقع يك كودك را تشويق كنيم براي هميشه در ذهن او يادگار مي‌ماند.

 

از تفاوت بين قالي اصفهان و تبريز بگوييد. چرا قالي تبريز بيشتر در دنيا شناخته‌شده است؟

در ايران دو مكتب قالي به نام‌هاي مكتب هرات و مكتب اصفهان وجود دارد و البته بين آن‌ها مكتب قزوين هم ديده مي‌شود كه خيلي پررنگ نيست. اصفهان هميشه روي مكتب خود متعصب بوده و سعي كرده كلاس اصفهانِ خود را حفظ كند، ولي تبريز اين‌طور نيست و خود را درگير سليقه‌هاي دنيا و رشد كاذب كرده است. حدود ۱۵ سال قبل با معاون وقت استاندار آذربايجان شرقي گفتگويي داشتم، او مي‌گفت ۱۹ و نيم درصد قالي ايراني را زنان و مردان تبريز مي‌بافند كه كارشان قاليبافي است اما در اصفهان فقط خانم‌ها و آن‌هم در حاشيه زندگي‌شان قالي مي‌بافند يعني بافنده‌هاي قالي در اصفهان خيلي محدود هستند و قابل‌مقايسه با تبريز نيست و متأسفانه در كارشان هم تشويق هم نمي‌شوند. وسعت بافت در تبريز زياد است اما به مكتب هرات خيلي مقيد نبوده‌اند و نه راه خود، بلكه راه سليقه‌ها را رفتند. به هر جاي دنيا هم كه مي‌رويد اكثر افرادي كه خريدوفروش فرش را براي تبريزي‌ها انجام مي‌دهند ترك هستند و تعصب تركي آن‌ها باعث شده كه بيشتر قالي تبريز را تشويق كنند و بفروشند. موضوع ديگر داشتن اطلاعات به‌روز در زمينه فرش و قالي است و به اين موضوع توجهي نمي‌شود كه توليدكنندگان اصفهاني در اتحاديه يا در دانشگاه‌ها كلاس‌هايي در اين زمينه برگزار كنند و اينكه يك قالي را با چه نقش و رنگ و مرتبط با كدام سليقه و رنگ‌بندي ببافند را آموزش دهند.

 

يك كار ديگر هم كه تبريزي‌ها انجام داده‌اند و صحيح نيست و نمي‌توان به آن قالي‌بافي گفت پرتره بافي و تابلو بافي‌ها بوده است، يعني كاري را كه يك پوستر مي‌تواند انجام دهد آن‌ها روي قالي انجام مي‌دهند! ضمن اينكه كمتر قالي تبريز را مي‌بينيد كه با ادبيات ايراني توأم باشد درحالي‌كه امروز اگر كسي يك قالي ببافد و معناي علمي و معنوي و كيفيت ادبي در آن وجود نداشته نباشد دنيا به آن نگاه نمي‌كند. متأسفانه رابطه ادبي از قاليِ ما دور شده درصورتي‌كه يكي از بخش‌هاي قالي ايراني ادبياتِ آن است همان‌طور كه يكي از سبك‌هاي قالي ايراني قالي‌هاي كتيبه‌دار، قالي‌هاي سجاده‌اي يا محرابي بوده است و امروز از آن‌ها فاصله گرفتيم چون ما بانك اطلاعات قالي ايراني نداشتيم و امروز حتي استادان اين رشته هم نمي‌دانند كه مثلاً ما چند نوع بته يا چند نوع لچك ترنج داريم؟! يا حد رنگ چقدر است؟ متأسفانه معني رنگ به توليدكننده منتقل نشده و فقط از سليقه‌يابي حرف مي‌زنند درحالي‌كه حتي دو خواهر براي خريدن دو روسري در يك مغازه، سليقه‌هاي متفاوتي دارند! ما بايد از تمام پتانسيل نقشه‌هاي هنر قاليبافي خود استفاده كنيم تا در دنيا جايگاهي پيدا كنيم و بتوانيم سليقه‌هاي همه مردم دنيا را اشباع كنيم، اما فعلاً اين اتفاق نيفتاده است و به عقيده من يا دير شده يا دارد دير مي‌شود. استادانِ ما يكي بعد از ديگري مي‌ميرند و نظيري هم نداشته‌اند كه به‌جاي آن‌ها بنشيند و ما فقط حسرت مي‌خوريم و برايشان تاج گل مي‌فرستيم! درحالي‌كه تاج گل آن است كه مكتب اين هنرمند را استفاده كنيم و از كارهاي او حرف بزنيم. ما بايد دنيايي كه در هنر تعريف مي‌كنيم را بهتر به آينده تحويل دهيم. اما امروز بسياري از هنرمندانِ ما در حاشيه زندگي خود شغل ديگري دارند درصورتي‌كه نبايد اين‌طور باشد و كاملاً در خدمت هنر باشند، اما متأسفانه اين اتفاق نيفتاده است و همين مسئله هنرمند را از رسالت هنريش دور مي‌كند.

 

رشته شما را بايد نقاشي قالي بخوانيم؟

بله نقاشي قالي زبان خود را دارد و يك نقاش قالي بايد مينياتور بداند، طراحي و رنگ‌آميزي قالي را بداند، آبستره، رنگ و روغن و آبرنگ بداند تا در كار خودش موفق باشد. من در تمام اين ۶۰ سال كه كار مي‌كنم نقاشي فرش انجام دادم، هيچ كاري به‌غيراز نقاشي فرش انجام ندادم و همه‌اش قلم و رنگ بوده و استعدادم بيشتر در رنگ شكوفا شده است، اگرچه طراحي هم مي‌دانم ولي طراحيِ من نسبت به استادان بزرگي كه بودند و هستند خيلي والا نيست. در رنگ هم ادعايي ندارم ولي بنا به نظر كساني كه شايستگي دارند و مي‌توانند قضاوت كنند در رنگ حرف‌هاي تازه‌اي براي گفتن دارم و هميشه سعي مي‌كنم در رنگ اتفاق‌هاي خوبي بيفتد. هر رنگي كه در بازار وجود دارد رنگ فرش نيست ولي قالي ايراني آن‌قدر تنوع رنگ دارد كه ما مي‌توانيم از آن رنگ‌ها هم استفاده كنيم، اما نمي‌خواهيم خودمان را هم دربست در خدمت سليقه‌هاي مصرف‌كننده قرار دهيم و از همه پتانسيل‌هاي ‌رنگ‌بندي ايراني هم استفاده مي‌كنيم تا بتوانيم در بازرگاني قالي حرف اول را بزنيم و حتي قالي‌هاي تجاري‌هاي ما هم بوي هنر بدهد؛ البته متأسفانه تاكنون اين اتفاق نيفتاده است و يكي از علت‌هايي كه ما از سليقه‌هاي دنيا عقب مانديم اين است كه يك خط دور خودمان كشيده‌ايم و گفتيم همين است كه هست، درصورتي‌كه بايد سليقه‌هاي مردم دنيا را نيز در نظر بگيريم.


در آموزش بخل نداريد؟

من ادعايي ندارم اما كسي نبوده كه سؤالي از من بپرسد و من در حدي كه مي‌دانستم به او جواب ندهم، ولي بچه‌هاي خودم به دليل آموزش سينه‌به‌سينه‌اي كه وجود داشت دقيقه‌به‌دقيقه ديده‌اند كه من چه‌كار مي‌كنم بنابراين كارهايي مي‌دانند كه اميدوارم بعد از خودم بتوانند و البته شايستگي هم دارند كه نام نيكويي از خودشان به‌جا بگذارند.

چند فرزند داريد؟

سه پسر و يك دختر دارم؛ «مسعود» پسر بزرگم در رشته قالي در دانشگاه هنر تدريس مي‌كند و امروز در نظارت فني كارگاه خودمان فعاليت دارد، دخترم «مينا» ليسانس حقوق است و در كارگاهمان فعاليت دارد و پسر ديگرم «احسان» از دانشگاه هنر نجف‌آباد فارغ‌التحصيل شده و در كارگاه خودمان به نقشه‌هاي بافندگان نظارت دارد و پسر كوچكم «امير» دكتراي باستان‌شناسي است و در بيزينس و فروش دستبافته‌ها فعاليت مي‌كند هيچ‌كدام در كار بقيه دخالت نمي‌كنيم.

از نقش و تأثيرگذاري همسرتان بگوييد.

شادمانه همسرم خانم «مريم هاشميان» از همه بيشتر در زندگي ما نقش داشته است و توانسته همه ما را تحمل و تشويق كند چون همه كار و زندگي ما هنر است و عاشقانه و مهربانانه باهم زندگي و كار مي‌كنيم. همسرم بافنده قالي است و سال‌ها قبل به‌عنوان بافنده سال انتخاب شد. او از كودكي كار قاليبافي را انجام مي‌داد ولي من تا بعد از ازدواج نمي‌دانستم. ما سال ۵۸ ازدواج كرديم و حتي بافته‌هاي او را هم فروختيم و سرمايه‌اي براي ادامه زندگي هنري ما بود.

 

درنهايت اينكه چه تعريفي از هنرمند داريد؟

هنرمند كسي است كه نگاه او به اطرافش آگاهانه‌تر از ديگران است، براي همه صفت‌هاي آدم‌ها ارزش قائل است و فكر نمي‌كند كه فقط او به دليل هنرش از سايرين برتر است و بهتر از او نمي‌تواند باشد؛ البته من حرفه خودم را در سه بخش تمرين، تقليد و ابداع تقسيم مي‌كنم. ضمن اينكه هنرمند بايد صفات نيكو هم داشته باشد به‌خصوص اينكه يك هنرمند بايد از بدخلقي دوري كند و تنگ‌نظر نباشد، همان‌طور كه فردوسي فرموده است «همي نيكويي مانَد و مردمي، جوانمردي و خوبي و خرمي». آدمي كه راست مي‌گويد بايد بداند كه اول به خودش راست گفته و بعد به ديگران و كسي كه دروغ مي‌گويد اول به خود و بعد به ديگران دروغ گفته است؛ همچنين بايد اين نكته توجه داشت كه «در خود بطلب هر آنچه خواهي كه تويي». خودمان را ارزان نفروشيم و بدانيم كه حتماً بهتر از ما هستند و خواهند بود و دنيا رو به پيشرفت است و دنيايي كه ما تحويل مي‌گيريم را بايد بهتر تحويل دهيم يعني حتي فرزندان ما بايد از ما بهتر باشند؛ ضمن اينكه هنرمند بايد به‌خوبي از فرصت‌هاي خود استفاده كند تا بتواند تأثيرات هنري خود را در رسالت هنرمندانه به خود و جامعه، به يادگار بگذارد.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۶ آذر ۱۴۰۱ساعت: ۰۵:۰۵:۴۱ توسط:ادمين موضوع: نظرات (0)

بازديد مدير كل و مدير روابط عمومي بهزيستي استان فارس از كارگاه رنگرزي روستاي كوپان در سرچهان

هوشيار مديركل بهزيستي فارس , در معيت امام جمعه معزز سرچهان از كارگاه رنگرزي الياف پارچه اي و الياف پشمي ويژه قالي بافي در شهرستان سرچهان ديدن كرد.

قاليشويي در فدك

به گزارش روابط عمومي اداره بهزيستي سرچهان:

در اين بازديد, كار آفرين نمونه به توضيحاتي در زمينه نحوه توليد ،فرآوري الياف، مواد مصرفي وغيره اشاره نمود. سپس در ادامه بيان كرد براي هريك از مراحل فرآوري توليد تامصرف ظرفيتها وقابليتهاي بسياري وجود دارد كه از نيروي كار جامعه هدف بهزيستي جهت ايجاد اشتغال و توانمند سازي هرچه بيشتر مدد جويان بهره برده شود و امكان كسب درآمد اين گروه ميسر گردد كه اين امر در بستر همكاري دوجانبه ميسر خواهد بود.

منبع : روابط عمومي سازمان بهزيستي


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۳ آذر ۱۴۰۱ساعت: ۱۱:۰۳:۵۲ توسط:ادمين موضوع: نظرات (0)

صادرات فرش تركيه 68 برابر ايران شد

به گزارش تجارت‌نيوز، طي يكسال گذشته كشور تركيه توليد فرش ماشيني خود را به 68 برابر ايران رسانيد.

اين درحالي‌ است كه توليدكنندگان ايراني ازجمله مشهورترين توليدكنندگان فرش ماشيني در دنيا هستند، اما كل صادرات فرش ماشيني كشور در سال ۱۴۰۰ حدود ۴۰ ميليون دلار و در ۷ماهه امسال نيز ۲۶/۵ ميليون دلار بوده است.

اما صادرات فرش ماشيني تركيه از ۱/۹ ميليارد دلار در سال ۲۰۱۳ به ۲/۷ ميليارد دلار تا سال ۲۰۲۱ و به ۲/۲ ميليارد دلار نيز تا ۱۰ماهه ۲۰۲۲ رسيده است.

به عبارتي، صادرات فرش ماشيني تركيه طي سال گذشته حدود ۶۸ برابر صادرات اين محصول در كشورمان بوده است. (نوداقتصادي)

مهاجرت طراحان فرش از ايران
پيش از اين رئيس اتحاديه توليدكنندگان و بافندگان فرش دستباف تهران در گفت‌وگويي با تجارت‌نيوز از مهاجرت طراحان فرش از ايران خبر داد.

محمدعلي زرينه‌كفش در اين مورد گفت: «مهاجرت طراحان فرش از چند سال گذشته آغاز شد. متأسفانه از آنجايي كه ايران قانون جهاني كپي‌رايت را نپذيرفت و فردي هم در بدنه دولت براي دفاع از اين قانون فعاليت ندارد.»

او ادامه داد: «اين امر باعث شد كشورهايي همچون نپال، چين، هند، پاكستان، تركيه و … از طرح‌ فرش‌هايي ايراني كپي‌برداري كنند.»

به گفته رئيس اتحاديه توليدكنندگان و بافندگان فرش دستباف تهران، مركز ملي فرش، تعدادي از طرح‌هاي فرش ايراني را به ثبت رسانده اما درباره دفاع از آن در مقابل كپي‌برداري اقدامي انجام نداده است.

اما چرا ايران در زمينه مرمت فرش كه ارزآوري خوبي هم دارد، اقدام نمي‌كند؟ زرينه‌كفش در اين مورد به تجارت‌نيوز گفت: «با توجه به اينكه واردات برخي از فرش‌ها به كشور ممنوع است ما مبادرت به ايجاد سامانه‌اي براي واردات فرش به جهت مرمت، تكميل و شستشو نكرده‌ايم تا در يك چارچوب مشخص فرش‌هايي كه نياز به مرمت دارند بتوانيم به كشور وارد كنيم.»

او ادامه داد: «اين در حالي است كه كشوري مانند تركيه در اين زمينه گام‌هاي بسيار خوبي برداشته است. همين خلأ و بي‌توجهي در ايران باعث شد تا تركيه اقدام به جذب هنرمندان و مرمت‌كاران ايراني كند. تركيه با استفاده ابزاري از هنرمندان حوزه فرش سود اصلي را نصيب خود كرد.»

بيشتر بخوانيد : قاليشويي در نارمك


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۲ آذر ۱۴۰۱ساعت: ۰۶:۲۹:۵۸ توسط:ادمين موضوع: نظرات (0)

«فرش عرش»، پرتره‌اي درباره يك كارآفرين

روح‌الله توكلي كارگردان «فرش عرش» مي‌گويد: تماشاي مستندها هنوز به يك پديده قابل دسترس و همگاني تبديل نشده است. به گزارش سينماخانه و به نقل از ستاد خبري شانزدهمين جشنواره بين‌المللي «سينماحقيقت»، روح الله توكلي كارگردان مستند «فرش عرش» درباره اين اثر خود گفت: «فرش عرش» پرتره‌اي درباره يك تاجر، بافنده و كارآفرين فرش اصفهاني […]

روح‌الله توكلي كارگردان «فرش عرش» مي‌گويد: تماشاي مستندها هنوز به يك پديده قابل دسترس و همگاني تبديل نشده است.
به گزارش سينماخانه و به نقل از ستاد خبري شانزدهمين جشنواره بين‌المللي «سينماحقيقت»، روح الله توكلي كارگردان مستند «فرش عرش» درباره اين اثر خود گفت: «فرش عرش» پرتره‌اي درباره يك تاجر، بافنده و كارآفرين فرش اصفهاني است كه در يك سفر به عتبات عاليات و در نجف اشرف در حس و حال خود متوجه مي‌شود كه فرش‌هاي آنجا در شان فضاي موجود نيستو تصميم مي‌گيرد تا فرش‌هايي ببافد و به آن‌جا اهدا كند.

وي ادامه داد: به خاطر شرايط و موقعيت با سختي به اندازه‌گيري صحن ايوان مي‌پردازد و به ۸ متر و ۴۰ سانت مي‌رسد اما در مرحله بافتن متوجه مي‌شود كه انگار در محاسبات خود دچار مشكل شده است و فرشي كه دارد بافته مي‌شود، ۸ متر است و درنهايت تصميم مي‌گيرد كه كار را در ۸ متر تمام كند و درنهايت بعدا ۴۰ سانتي متر را به آن اضافه كند. در سفري كه مجدد به عتبات عاليات مي‌رود با توليت آنجا صحبت مي‌كند و با استقبال آن‌ها مواجه مي‌شود و به او اجازه داده مي‌شود تا بتواند عكس بگيرد و با ابزار و وسايل، اندازه‌گيري دقيقي داشته باشد و بعد از اندازه‌گيري دقيق خود در مي‌يابد كه متراژ مدنظر ۸ متر است و با اين اتفاق متوجه مي‌شود كه دست ديگري در كار بوده است و بعد از اهدا كردن فرش اولي تصميم مي‌گيرد كه حرم‌هاي ديگر را نيز مفروش كند.

اين مستندساز درباره مشكل‌هاي مسير توليد خود بيان كرد: چون مراحل را از ابتدا ضبط كرديم، بزرگترين مشكلي كه با آن مواجه شديم محدوديت تصويربرداري در برخي از اماكن بود و نكته ديگر اينكه طبيعتا هرچقدر توليد طولاني شود و متوقف شود و دوباره از سرگرفته شود، براي فيلمساز مشكل‌ساز خواهد بود.

بيشتر بخوانيد : قاليشويي تسليحات

توكلي افزود: نسخه نهايي اين مستند ۳۱ دقيقه است و حدودا ۳ سال كل پروسه توليد تا تدوين اين مستند طول كشيد.

كارگردان «فرش عرش» با اشاره به دسترسي سخت به برخي از مستندها توضيح داد: شخصا پيگير مستندهاي مختلف هستم و متاسفانه برخي از مستندهايي كه فاخر هستند و در جشنواره‌هاي مختلف نيز مورد اقبال قرار مي‌گيرند در دسترس نيستند و بسيار سخت مي‌توان به آرشيوهاي مستند دست پيدا كرد كه اين يكي از معضلات بزرگي است كه اگر مرتفع شود مي‌تواند كمك كننده باشد.

توكلي درباره جشنواره «سينماحقيقت» نيز مطرح كرد: وجود جشنواره‌اي مانند «سينماحقيقت» از اتفاق‌هاي بسيار خوب است. فضاي تخصصي كه براي ارايه شدن فيلم‌ها و ديده شدن مستندسازان بسيار حايز اهميت است و باعث ايجاد انگيزه در مستندسازان مي‌شود. واقعيت امر اين است كه «سينماحقيقت» تاثير بسياري در فيلم‌ها دارد و باعث مي‌شود كه موردتوجه قرار بگيرند و همين امر باعث مي‌شود تا مستندساز كار بعدي خود را نيز با قدرت بيشتري پيش ببرد.

روح الله توكلي در پايان گفت: به عنوان نكته پاياني دوست دارم مطلبي را بيان كنم. مستندسازاني كه شغل‌شان توليد مستند است و از اين طريق امرارمعاش مي‌كنند و نهايتا يكي دو كار حرفه‌اي در سال انجام مي‌دهند و با برآوردهايي كه وجود دارد، شرايط مناسبي را پشت سر نمي‌گذارند. اگر امكاني وجود داشته باشد و جاهايي مانند خانه مستند، «سينماحقيقت» و حوزه هنري و… با اين مستندسازان همكاري كنند، بسيار خوب مي‌شود. بالاخره كساني كه در جشنواره‌اي مانند «سينماحقيقت» وارد مي‌شوند يعني كار خود را بلد هستند و در اين حوزه تخصص دارند و سطح آن‌ها نيز در اين جشنواره مشخص مي‌شود. با وجود اين مطلب اگر بتوانند با اين مراكز و موسسات بيشتر از حال حاضر همكاري داشته باشند و سفارش بگيرند، بسيار خوب مي‌شود. زيرا دغدغه فكري و ذهني آن‌ها به سمت رفع گرفتاري امورات مالي و… مي‌رود و نمي‌توانند آن چنين كه شايسته است به اثر خود بپردازند. اميدوارم اين فضاها و مكان‌ها بتوانند در قالب همكاري و سفارش با اين مستندسازان كار كنند تا تمام همكاران من نيز بتوانند با قدرت بيشتري پيش بروند.

شانزدهمين جشنواره بين‌المللي فيلم مستند ايران «سينماحقيقت» از ۲۰ تا ۲۵ آذرماه به دبيري محمد حميدي مقدم در حال برگزاري است.

 

منبع : سينما خانه


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۱ آذر ۱۴۰۱ساعت: ۰۵:۰۰:۳۳ توسط:ادمين موضوع: نظرات (0)

ركورد تفكيك زباله در شرق تهران شكست

چندي پيش سومين هايپرپسماند شرق تهران با شعار «پسماند خشك از شما، كالاهاي آشپزخانه از ما» در تكه هشتم پايتخت و ضلع جنوب ميدان هفت حوض افتتاح شد.


همشهري آنلاين - پريسا نوري:‌ به گفته مدير اداره پسماند منطقه ۸، جانمايي خوب اين غرفه و ارائه كالاهاي متنوع با قيمت مناسب، موجب استقبال شهروندان از غرفه و در نتيجه افزايش آمار تفكيك زباله در اين منطقه از پايتخت شده است. براي اطلاع از كم و كيف فعاليت هايپرپسماند موفق منطقه ۸ به اين مركز سر زديم.

قاليشويي هفت حوض

از سرويس قابلمه تا دستگيره
كانكس بزرگ هايپرپسماند منطقه۸ در پياده‌رو خيابان آيت شمالي، بعد از ميدان هفت‌حوض، قرار دارد؛ جايي كه به دليل فراواني مغازه‌هاي فروش پوشاك به راسته تجاري شرق تهران معروف است. روي بدنه كانكس بنرهايي با موضوع تفكيك زباله نصب و فضاي داخل در دو طرف قفسه‌هايي تعبيه شده كه روي آن‌ها انواع لوازم آشپزخانه، از سرويس قابلمه‌هاي استيل و تفلون گرفته تا دستگيره‌هاي پارچه‌اي و ظروف شيشه‌اي و پلاستيكي و گوشت‌كوب، قرار دارد. جدول قيمت‌گذاري پسماند خشك مصوب سازمان مديريت پسماند شهرداري هم روي ديوار و مقال چشم مراجعه‌كنندگان نصب شده است.
به جاي زباله، كالاي آشپزخانه مي‌برم
ساعت ۱۰ صبح است و حدود يك ساعت از شروع فعاليت اين مركز گذشته كه خانم ميانسالي با يك كيسه پر از بطري‌هاي پلاستيكي و قوطي‌هاي فلزي نوشابه از راه مي‌رسد. مسئول غرفه بعد از وزن‌كشي‌ كيسه را در انباري پشت سرش كه محل انباشت پسماند است مي‌گذارد و با ماشين‌حساب عددي را جمع مي‌زند و چيزي در دفتر حساب مشتريان مي‌نويسد. سپس رو به او مي‌گويد: «خانم غفاري اين ماه حسابتان ۴۶ هزار تومان شده، اگر مي‌خواهيد در ازايش كالا ببريد.»

در حالي كه خانم غفاري به طرف قفسه‌هاي كالا مي‌رود، سر صحبت را با او باز مي‌كنيم و از چرايي مراجعه‌اش به اين غرفه مي‌پرسيم. او مي‌گويد: «از وقتي غرفه هايپرپسماند در اين محله باز شده زباله‌هاي خشك را در خانه جدا مي‌كنم و چند روز يك‌بار براي تحويل به اينجا مي‌آورم و تقريبا ماهي يك‌بار در ازاي زباله‌ها، كالاهاي آشپزخانه‌ مي‌گيرم.»

او ادامه مي‌هد: ‌ «البته قبلا هم پلاستيك‌ فلز، كاغذ و همه جور زباله خشك را جمع مي‌كردم و به ماشين‌هاي ملودي مي‌دادم ولي گاهي كه خانه نبودم يا متوجه صداي ملودي نمي‌شدم، ناچار آنها را كنار مخازن زباله مي‌گذاشتم، اما حالا با افتتاح اين مركز پسماند كارم آسان شده است.»

يكي ديگر از مراجعان بانوي جواني است كه در ازاي تحويل يك كيسه اسباب‌بازي شكسته و شيشه نوشابه و قوطي فلزي يك دست ليوان شيشه‌اي مي‌خرد. او كه معتقد است جانمايي مناسب غرفه در يك نقطه پر رفت وآمد و تنوع لوازم ارايه شده در آن باعث تشويق شهروندان به تفكيك پسماند شده مي‌گويد: «قبلا همه زباله‌ها را دور مي‌ريختم اما از وقتي كه در ازاي ارايه آنها وسايل آشپزخانه مي‌گيرم، انگيزه‌ام براي تفكيك زباله خشك زياد شده است.»
۵۰۰ مشتري ثابت داريم
در مدتي كه در هايپرپسماند منطقه ۸ بوديم متوجه شديم اغلب مراجعه‌كنندگان به اين مركز زنان و مردان مسن هستند. مسئول غرفه با تاييد اين موضوع ادامه مي‌دهد: «جوان‌ها صبح سر كار هستند و عصرها به اينجا مي‌آيند و گاهي به قدري سرمان شلوغ مي‌شود كه مراجعان ناچارند در صف بايستند.»

او با اشاره به دفاتري كه حساب و كتاب مشتري‌ها را در آنها نوشته، مي‌افزايد:‌ «حدود ۵۰۰ مشتري ثابت داريم كه اسم و كد اشتراكشان را در دفتر يادداشت كرده‌ايم و بقيه مشتري‌هايمان گذري هستند.» اين را مي‌گويد به سراغ مراجعاني مي‌رود كه با كيسه‌هاي و جعبه‌هايي پر از زباله خشك از راه رسيده‌اند و منتظر وزن‌كشي هستند.

لطفا عكس نگيريد!
در ميان مراجعان غرفه زن و شوهري از صندوق عقب خودرويشان چندين گوني و كيسه بزرگ پر از زباله خشك بيرون مي‌كشند و به مسئول غرفه مي‌سپارند. با آنها صحبت مي‌كنيم تا اجازه بگيريم عكسشان را بگيريم و گفت‌وگوي كوتاهي داشته باشيم كه مخالفت مي‌كنند و مي‌گويند: «تفكيك زباله كار خوبي است، اما دلمان نمي‌خواهد آشناها باخبر شوند چون ممكن است فكرهاي ديگري كنند.»

راه‌اندازي ۴ مركز تفكيك پسماند در منطقه
عرضه كالا و لوازم آشپزخانه در ازاي تحويل پسماند خشك از شهروندان، از جمله طرح‌هايي است كه در چشم‌انداز برنامه سوم توسعه شهري و با هدف تفكيك پسماند از مبدا و تسريع فرايند بازيافت در مناطق مختلف پايتخت اجرايي شده است. «محمد رفيعي» رييس اداره پسماند شهرداري منطقه ۸ با بيان اين موضوع مي‌گويد:‌ «بر اساس اين طرح يك مركز گلماند (دريافت گل و گلدان به ازاي تحويل پسماند خشك) و ۳ هايپرپسماند (دريافت كالا و لوازم آشپزخانه به ازاي تحويل پسماند خشك) در منطقه به بهره‌برداري رسيده تا با ارايه خدماتي متناسب با نياز شهروندان، آنها را به تفكيك پسماند از مبدا تشويق كنند.»

جمع‌آوري ۲۹ تن زباله خشك در ماه
رييس اداره پسماند شهرداري منطقه ۸ دلايل استقبال شهروندان از غرفه هايپرپسماند منطقه را اينطور برمي‌شمارد: «آموزش مستمر و هدفمند شهروندان توسط كارشناسان اداره پسماند، جانمايي هايپرپسماند در ميدان هفت حوض به دليل تردد شهروندان و همچنين ارايه اقلام آشپزخانه و توجه به نياز خانم‌هاي خانه‌داركه متولي اصلي تفكيك زباله از مبدا هستند باعث موفقيت اين غرفه شده به طوري كه روزانه ۴۰۰ كيلوگرم پسماند خشك در اين غرفه جمع مي‌شود.»

رفيعي درباره رشد چشمگير تفكيك پسماند اين منطقه در ماه‌هاي اخير مي‌گويد:‌ «مقدار پسماند خشك جمع‌آوري شده در غرفه‌هاي منطقه۸ به ۲۹ تن در ماه رسيده كه ۱۲ درصد از زباله‌هاي اين منطقه را تشكيل مي‌دهد.»

او مي‌افزايد: «با توجه به اينكه منطقه ۸ جزو مناطق كوچك و كحم جمعيت پايتخت است، اين رقم عدد قابل توجهي است و به نوعي ركوردشكني محسوب مي‌شود، اما در چشم‌انداز برنامه‌ها و فعاليت‌هاي آتي اين اداره تلاش مي‌كنيم در ماه‌هاي آينده آن را افزايش بدهيم.»

منبع : همشهري آنلاين


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۲۰ آذر ۱۴۰۱ساعت: ۰۵:۱۹:۰۶ توسط:ادمين موضوع: نظرات (0)

عضو هيأت‌رئيسه و دبير اول كميسيون فرهنگي مجلس: ارتقاي «مركز» ملي فرش ايران به «سازمان» از سوي رئيس‌جمهور پيگيري مي‌شود

به گزارش روابط عمومي مركز ملي فرش ايران، به نقل از خبرگزاري رضوي، «سيد مجتبي محفوظي» در بازديد از مركز ملي فرش ايران و ديدار با «فرحناز رافع» رئيس اين مركز كه با حضور رئيس و اعضاي دبيرخانه فراكسيون فرهنگ‌عمومي مجلس شوراي اسلامي نيز همراه بود، افزود: به دنبال ارتقاي مركز ملي فرش ايران هستيم زيرا با ارتقاي اين مركز، بسياري از مشكلات قالي‌بافان كشور رفع مي‌شود.
نماينده مردم آبادان و اروندكنار در مجلس شوراي اسلامي در اين زمينه ادامه داد: به فضل الهي، با قيد اولويت، به عنوان رئيس كميته ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي در مجلس شوراي اسلامي، توجه به اين مهم را از رئيس جمهور، تا حصول نتيجه در دستور كار قرار خواهم داد.

فرش دستباف تبلور فرهنگِ غني ايران اسلامي
محفوظي، در بخش ديگري از اين بازديد و نشست، تأكيد كرد: فرش دستباف، علاوه بر منافع اقتصادي و اشتغال‌زايي جامعه دو ميليوني آن، از بعد هنري و فرهنگي نيز نماد و تبلور فرهنگ غني اين سرزمين بوده و شهرت جهاني خود را طي ادوار مختلف حفظ كرده است.
رئيس كميته ميراث‌فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري مجلس شوراي اسلامي افزود: صادرات فرش دست‌بافت از سال ۱۳۵۲ تاكنون با وجود همه فراز و فرودها، جايگاه خود را در سطح بين‌المللي به‌عنوان رتبه بزرگترين صادركننده فرش دستباف حفظ كرده است.

قاليشويي دردشت

ضرورت «ثبتِ ملي فرش عرب خوزستان» به‌عنوان ميراثِ ماندگار
عضو هيأت‌رئيسه و دبير اول كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي در ادامه اين نشست، تصريح كرد: زنان عرب خوزستان از سده‌هاي قبل از اسلام، قالي بافته‌اند كه به آن هنر سجاد‌‌بافي (بافت قالي) مي‌گويند، بافت اين فرش هم اكنون در مناطق مختلف استان رواج دارد از اين‌رو براي ترويج و اشاعه آن، ثبت ملي فرش عرب بايد پيگيري شود.
محفوظي، افزود: خيلي از كشورهاي منطقه بسياري از داشته‌هاي فرهنگي، حكما و دانشمندان كشورمان را به نام خودشان ثبت كرده‌اند، به نظر مي‌رسد ثبت ملي و جهاني فرش دستباف ايران براي نقش‌آفريني هنر اصيل ايراني جايگاه ويژه‌اي دارد.
گفتني است؛ بر اساس مصوبه شوراي‌عالي اداري به‌شماره ۵۱۶۹/۱۹۰۱ مورخ ۱۳۸۲/۱/۲۰ همه امور مربوط به سياست‌گذاري، برنامه‌ريزي، نظارت، هدايت و حمايت صنعت فرش دستباف، امور تحقيقاتي و پژوهشي مربوط به آن و تهيه ضوابط و الزامات فني توليد و صادرات و اقدامات حمايتي مربوط به آن از كليه دستگاه‌هاي دولتي جدا و در حوزه مركزي وزارت بازرگاني (وزارت صمت) با عنوان «مركز ملي فرش ايران» تجميع شد.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۹ آذر ۱۴۰۱ساعت: ۰۱:۳۴:۲۹ توسط:ادمين موضوع: نظرات (0)

كميته امداد فارس فرش توليدي جامعه هدف خود را به صورت را تضميني خريداري مي كند

به گزارش خبرنگار خبرگزاري شبستان در استان فارس، مرتضي موصلي، امروز چهارشنبه (16 آذر) در آئين تفاهم نامه همكاري اداره كل ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي فارس با كميته امداد، بهزيستي و بسيج سازندگي فارس گفت: انعقاد اين تفاهم نامه زمينه توانمدسازي بخشي از خانواده هاي فارس را فراهم مي كند.

مديركل كميته امداد فارس افزود: در كميته امداد اين افتخار را داريم كه مطالبات مقام معظم رهبري (مدظله العالي) در خصوص توانمدسازي جامعه هدف را پيش ببريم.

وي با اشاره به تمركز بر توسعه اشتغال و كسب و كارهاي خرد اظهار كرد: اين مشاغل ارزش افزوده بيشتري ايجاد مي كند و در اولويت ما قرار دارد و كميته امداد فارس در حوزه توانمندسازي فرهنگي و اجتماعي هم عمل به رسالت هاي خود به خوبي در كنار توانمندسازي اقتصادي عمل مي كند.

موصلي ادامه داد: كميته امداد فارس در قالب تبصره ۱۶ و ۱۸ و منابع خيران كارهاي خوبي در توانمدسازي اقتصادي انجام داده است و هر گاه همه ظرفيت ها كنار هم قرار بگيرد شاهد اتفاقات خوبي خواهيم بود كه اين تفاهم مصداق همين همكاري مطلوب است.

وي تصريح كرد: بسيج سازندگي فارس هم اقدامات خوبي در حوزه اشتغال و توانمندسازي اقتصادي انجام داده است و امروز با پيگيري اداره كل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري فارس شاهد يك فصل جديد در توانمندسازي هستيم.

موصلي با تاكيد بر اينكه در فارس شاهد حضور علاقمندان و استعدادهاي خوبي در حوزه صنايع دستي هستيم، گفت: كميته امداد فارس كل فرش توليدي جامعه هدف خود را به صورت را تضميني خريداري مي كند و نمونه اين اقدام، اين بود كه فرشي از فيروزآباد كه بافتش ۶ ماه طول كشيده بود به قيمت ۹۰ ميليون در تهران فروخته شد.

قاليشويي لويزان

وي تاكيد كرد: حوزه صنايع دستي به ويژه در فارس با برنامه ريزي منسجم تر و با برندسازي اين قابليت را دارد تا كارهاي بزرگي در آن به انجام برسد.

موصلي اعلام كرد: در ۵۸ نقطه فارس اداره مستقل داريم و ۱۰۴ هزار خانواده تحت پوشش ما، زن پرست هستند و كميته امداد فارس براي توسعه صنايع دستي آمادگي كامل دارد.

وي همچنين گفت: در شناسايي رشته هاي صنايع دستي، صدور گواهي اصالت كالا، برپايي نمايشگاه عرضه محصولات و ... كميته امداد فارس آمادگي همكاري با ميراث فرهنگي استان را دارد.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۱۶ آذر ۱۴۰۱ساعت: ۰۴:۳۱:۲۲ توسط:ادمين موضوع: نظرات (0)